تو را به جای همه ی زنانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام دوست می دارم
برای خاطر گستره ی بیکران و برای خاطر عطر نان گرم
برای خاطر برفی که آب می شود ،برای خاطر گلها
برای خاطر جانورانی که آدم نمی رماندشان
تو برای خاطر دوست داشتن ،دوست می دارم
.
.
.
تو می پنداری که شکی حال آنکه به جز دلیلی نیستی!
تو همان آفتاب بزرگی که در سر من بالا می رود ،
بدان هنگام که از خویشتن در اطمینانم.
پل الوار -ترجمه ی احمد شاملو-
۱.توضیح اینکه این شعر پل الوار عجییییب می نشیند بر دل دخترکی که نبسته ام به کس دل ،نبسته کس به من دل همایون شجریان را هم به شدت دوست می دارد.
۲.دل این دخترک برای گنبدی طلایی و بزرگ و حیاطی که ایوان طلا و سقا خانه و نور و حیات و اشک دارد نیز تنگ است!
۳.این عید عزیز بر شما مبارک...
۴.در آن حالت که اشکت می چکد گرم
غنیمت دان و ما را هم دعا کن
سلام
شعر زیبایی بود...بعضی از اشعار خارجی خیلی ساده تر از اشعار ایرانی بیان میشن...و درک
مدار صفر درجه!